در مباحث سیاسی و استراتژیکی برای سهولت راستی آزمائی مدعیات آن را بصورت های مختلف تقسیم بندی می کنند. یکی از این شاخصهای راستی آزمائی- دسته بندی موضوعات به انواع اغراق گوئی یا ادعا یا بلوف نام دارد. بر این اساس کلیه ادعاها به سه دسته زیر تقسیم می شوند:

ادعای سفید به معنای آن است که فردی مشخص بعنوان نمونه جواد ادعا می کند که می تواند صد متر روی ریل راه آهن حرکت کند بدون اینکه بیفتد. به خاطر اینکه هم مدعی و هم مدعا شفاف است به آن ادعا یا بلوف سفید می گویند

ادعای خاکستری به معنای آن است که فردی مشخص مثلا جواد ادعا می کند که می تواند روی آب راه رود بدون این که غرق شود در این جا مدعی مشخص است ولی موضوع ادعا مبهم است و به آن ادعا یا بلوف خاکستری می گویند

ادعای سیاه به معنای آن است که فردی (نامشخص) ادعا می کند که می تواند روی آب راه رود بدون اینکه غرق شود. در این جا مدعی و موضوع ادعا هر دو ابهام دارد و بهمین خاطر آن را ادعا یا بلوف سیاه می گویند.

اما اخیرا استاندار جدید مازندران مطالبی طرح کردند که بعضا واقعیت و بعضا ادعا است. این یادداشت (هرچند دیرهنگام) به احترام مطالبی که عنوان شده و بعضا در جای خود صحیح و پسندیده است به بررسی این موضوع با توجه به سه مفهوم فوق الاشعار می پردازد: سخنان استاندار محترم مازندران تا چه حد جنبه اجرائی دارد؟

نظر این یادداشت آن است که برخی از آنها جنبه اجرائی دارد و برخی نیز ندارد و در دسته بندی سیاه و خاکستری می گنجد:

ادعاهای سفید: برخی از ادعاهای مطرح شده مانند عدم ورود مدیران بی نظم و انضباط بر سر جلسه و پشت در ماندن آنها- اعطاء‌ اختیار تام به معاونین - آمادگی مدیران اجرائی برای پاسخگوئی به مردم بصورت شبانه روزی و..ادعاهای سفید هستند که قابلیت اجرائی دارند.

ادعاهای خاکستری: بنظرم اکثر ادعاهای مطرح شده توسط استاندار جدید در مجموعه ادعاهای خاکستری جای میگیرد. بعنوان نمونه ایشان با تاکید بر ضرورت اجرائی شدن اصل ۴۴ قانون اساسی می گوید که باید از نظام تصدی گری دولتی خارج شویم و کارهای را به بخشهای خصوصی و تعاونی واگذار کنیم. حال مشخص نیست که فرد ادعا کننده تا چه حد می تواند این امر بسیار مهم را در فرصت یکساله تا پایان ریاست جمهوری عملی سازد. یا در جائی با توجه به آمارهای پیشین که ادعا میکرد ٨٩ درصد از طرحهای سفر ریاست جمهوری به مازندران در عرض این یک سال اجرائی شده است وی اظهار می دارد که ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم. حال باید از ایشان سوال کرد که مدیریت قبلی که به مدت یک سال تلاش کرد به زعم شما نتوانست آنها را اجرائی کند آیا تا مدت باقی مانده به سفر بعدی ریاست جمهوری می توان این طرحها را اجرائی کرد و به دوخم کوچه رسید؟

ادعای سیاه : ایشان یک ادعا را مطرح می کند یا سکته می کنم یا وضعیت استان درست می شود. مفهوم اصلی این است که یا مرا سکته می دهند یا اینکه وضعیت استان درست می شود. که مسند و مسند الیه آن مشخص نیست. یعنی چه کسانی ایشان را سکته می دهند؟ و کدام معضل استان درست می شود؟ وضعیت اقتصادی یا سیاسی یا فرهنگی یا مدیریتی و..؟

علیرغم اینکه ایشان درپایان خود را میراث دار ذوالفقار علی دانسته اند باید گفت که

از علی میراث داری ذوالفقار--------- بازوی شیرخدا هستت بیار

فقط ذوالفقار نباید باشد یک بازوی مثل شیرخدا نیز نیاز هست تا ادعاهای خاکستری را به مرحه ادعای سفید برساند.بهرحال ما برای ایشان آرزوی موفقیت می کنیم حتی در اجرای ادعاهای سفید...

رضا مياندره